اکبر کشاورزیان
چکیده
کارخانه تولید پول در هر کشور، بانک مرکزی است و کمیت و کیفیت این تولید فقط به عقلانیت و اخلاق سیاستگذاران و بانکداران بستگی دارد. بانک مرکزی را میتوان یکی از نهادهای اقتصاد سیاسی قلمداد کرد که با مردمسالاری و دمکراسی رابطه تنگاتنگی دارد. بر اساس مناسبات حاکم بر انتخاب رئیسجمهور، یکی از امانتهایی که مردم به رئیس دولت میسپارند، ...
بیشتر
کارخانه تولید پول در هر کشور، بانک مرکزی است و کمیت و کیفیت این تولید فقط به عقلانیت و اخلاق سیاستگذاران و بانکداران بستگی دارد. بانک مرکزی را میتوان یکی از نهادهای اقتصاد سیاسی قلمداد کرد که با مردمسالاری و دمکراسی رابطه تنگاتنگی دارد. بر اساس مناسبات حاکم بر انتخاب رئیسجمهور، یکی از امانتهایی که مردم به رئیس دولت میسپارند، پاسداری از داراییهای مردم و کشور است. وقتی بخش عمده این داراییها از کانال بانک مرکزی، در سطح گستردهای دستخوش تغییرات اساسی میشود، بهبود ساختار بانک مرکزی برای ایجاد ثبات مالی در کشور اجتنابناپذیر است. هدف اصلی این مقاله، رسیدن به یک چارچوب حکمرانی مناسب در بانکداری مرکزی ایران با بهرهگیری از متدولوژی حاکمیت شرکتی است. برای نهادینهکردن حاکمیت شرکتی در بانک مرکزی، ابتدا باید مردم را بهعنوان صاحبان اصلی این نهاد پذیرفت که با مبانی مردمسالاری دینی، این حق را به منتخب خود سپردهاند. منتخب مردم باید در قالب نظام نوین پاسخگویی، در خصوص مهمترین رسالت بانک مرکزی، یعنی ثبات مالی و حفظ ارزش پول ملی، مسئولیت داشته باشد و ساختار تحقق آن را فراهم نماید. برای طراحی ساختار نوین در نظام بانکی کشور، رعایت این مسائل الزامی است: بهبود رکن مجمع عمومی، تغییر نقش اجرایی رکن هیئت عامل، تعریف مأموریت مشخص برای رکن شورای پول و اعتبار، ضرورت ایجاد رکن شورای عالی بانکها، بهبود انضباط مالی و استقلال بانک مرکزی و بانکهای عامل.
بهروز صادقی عمروآبادی؛ زهرا عمادی
چکیده
در این تحقیق، نقش حاکمیت شرکتی در ارتباط با ثبات مالی بانکهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سالهای ۱۳۹1 تا ۱۳۹7 بررسی شده است. حاکمیت شرکتی، سازوکار مناسبی برای کنترل ریسک درون بنگاه است. ارتباط حاکمیت شرکتی برای سهامداران، در جایگاه تخصصی و مستقل با ریسک سیستماتیک در بخش بانکداری، اهمیت فراوانی دارد. بهطور مشخص، ...
بیشتر
در این تحقیق، نقش حاکمیت شرکتی در ارتباط با ثبات مالی بانکهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سالهای ۱۳۹1 تا ۱۳۹7 بررسی شده است. حاکمیت شرکتی، سازوکار مناسبی برای کنترل ریسک درون بنگاه است. ارتباط حاکمیت شرکتی برای سهامداران، در جایگاه تخصصی و مستقل با ریسک سیستماتیک در بخش بانکداری، اهمیت فراوانی دارد. بهطور مشخص، حاکمیت شرکتی سهامداران، برای بانکهای بزرگتر که در شبکههای امنیتی حضور دارند با ریسک بیشتری رخ میدهد و آنها تلاش میکنند ریسک را به سمت مالیاتدهندگان روانه کنند. این تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است. شیوه گردآوری دادههای آن، از نوع نیمهتجربی پسرویدادی در حوزه تحقیقات اثباتی مالی است که با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره و مدلهای اقتصادسنجی اجرا شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که اثر دوگانگی مدیرعامل بر ثبات مالی منفی و معنادار است. همچنین اثر سهامدار نهادی بر ثبات مالی، مثبت و معنادار و اثر متغیر مالکیت دولتی بر متغیر ثبات مالی، منفی و معنادار است. علاوه بر این، اثر نسبت اعضای مستقل هیئتمدیره و تعداد اعضای هیئتمدیره بر ثبات مالی نیز مثبت و معنادار است.
دکتر غلامحسن تقی نتاج؛ دکتر جمال بحری ثالث؛ قدرت قادری
دوره 4، بهار ، تیر 1397، ، صفحه 151-127
چکیده
کاهش شدید سود هر سهم و قیمت سهام بانکها، اخیراً موجب ناکامی مدیران شرکتهای سرمایهپذیر و سرمایهگذار در این حوزه شده است. لذا این تحقیق درصدد پاسخ به این سوال است که آیا تقویت سازوکارهای حاکمیت شرکتی، باعث افزایش اثربخشی عملکرد مالی بانکها میشود یا خیر. نظام راهبری شرکتی در تلاش است با ابزارهایی که در اختیار دارد، حقوق ذینفعان ...
بیشتر
کاهش شدید سود هر سهم و قیمت سهام بانکها، اخیراً موجب ناکامی مدیران شرکتهای سرمایهپذیر و سرمایهگذار در این حوزه شده است. لذا این تحقیق درصدد پاسخ به این سوال است که آیا تقویت سازوکارهای حاکمیت شرکتی، باعث افزایش اثربخشی عملکرد مالی بانکها میشود یا خیر. نظام راهبری شرکتی در تلاش است با ابزارهایی که در اختیار دارد، حقوق ذینفعان را حفظ نماید و ارزش شرکتها را بیشینه کند. هدف اصلی تحقیق حاضر ارزیابی و محاسبه میزان تأثیر سازوکارهای حاکمیت شرکتی بر عملکرد نظام بانکی با تأکید بر نقش تعدیلکنندگی کیفیت افشاء میباشد. برای رسیدن به این هدف، از مدلهای رگرسیونی با دادههای ترکیبی برای دوره زمانی 1389 تا 1395 و همچنین از کلیه بانکهای خصوصی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بهعنوان نمونه آماری، استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای تحقیق نشان میدهد که کیفیت حاکمیت شرکتی بر عملکرد مالی تأثیر مثبت و معنیداری دارد، ولی کیفیت افشاء تأثیر معنیداری بر تعامل بین کیفیت حاکمیت شرکتی و عملکرد مالی بانکها ندارد.