سارا ناز معزز آغزیارت؛ محمد ابراهیم آقابابایی
چکیده
امروزه یکی از مشکلات اساسی بانکها، میزان مطالبات غیرجاری آنهاست. نسبت مطالبات غیرجاری به تسهیلات اعطایی در نظام بانکی، معیاری است که از آن، برای سنجش سلامت بانک استفاده میشود. از این رو، هدف این تحقیق، بررسی عوامل اثرگذار بر نسبت مطالبات غیرجاری است. در این راستا، از مدل خودرگرسیون برداری ـ تصحیح خطای برداری، برای بررسی اثرهای ...
بیشتر
امروزه یکی از مشکلات اساسی بانکها، میزان مطالبات غیرجاری آنهاست. نسبت مطالبات غیرجاری به تسهیلات اعطایی در نظام بانکی، معیاری است که از آن، برای سنجش سلامت بانک استفاده میشود. از این رو، هدف این تحقیق، بررسی عوامل اثرگذار بر نسبت مطالبات غیرجاری است. در این راستا، از مدل خودرگرسیون برداری ـ تصحیح خطای برداری، برای بررسی اثرهای متغیرهای اقتصاد کلان و مالی، نظیر چرخه تجاری، بدهی دولت، نرخ بیکاری، سرمایهگذاری مستقیم خارجی و تسهیلات اعطایی بخش بانکداری استفاده شده است. برای دستیابی به هدف تحقیق، دادههای فصلی سالهای 1384 تا 1396 مجموعه بانکهای ایرانی جمعآوری شد. طبق نتایج تحقیق، رابطه میان چرخه تجاری، بدهی دولت و سرمایهگذاری مستقیم خارجی با نسبت مطالبات غیرجاری منفی است؛ اما رابطه میان تسهیلات اعطایی بخش بانکداری با نسبت مطالبات غیرجاری مثبت است. متغیر نرخ بیکاری نیز برخلاف سایر متغیرها، بر نسبت مطالبات غیرجاری تأثیر کوتاهمدتی دارد. طبق نتایج تجزیه واریانس مدل برآوردی در بلندمدت، کمابیش 96/48درصد از تغییرات نسبت مطالبات غیرجاری، از طریق مقادیر گذشته خود این متغیر، 42/41درصد توسط متغیر بدهی دولت، 14/4درصد توسط متغیر تسهیلات اعطایی بخش بانکداری، 12/3درصد توسط متغیر نرخ بیکاری، 3/1درصد توسط متغیر چرخه تجاری و 06/1 درصد توسط متغیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی توضیح داده میشود.