مرتضی صفابخش؛ فرزاد آسایش
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بخشبندی مشتریان بانکی، بر اساس ارزش طول عمر مشتری و توانایی سوددهی آنان در بانک کارآفرین اجرا شده است. مورد مطالعه در پژوهش حاضر، شعب یکی از بانکهای خصوصی است. برای این منظور، حسابهای قرضالحسنه پسانداز شعبه برای مدت چهار سال (1395 تا 1398) انتخاب شد و مبنای تحلیل و اجرای چارچوب مدنظر قرار گرفت. پژوهشگران برای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بخشبندی مشتریان بانکی، بر اساس ارزش طول عمر مشتری و توانایی سوددهی آنان در بانک کارآفرین اجرا شده است. مورد مطالعه در پژوهش حاضر، شعب یکی از بانکهای خصوصی است. برای این منظور، حسابهای قرضالحسنه پسانداز شعبه برای مدت چهار سال (1395 تا 1398) انتخاب شد و مبنای تحلیل و اجرای چارچوب مدنظر قرار گرفت. پژوهشگران برای محاسبه ارزش طول عمر مشتری و بخشبندی، از روش خوشهبندی بهره گرفتند که با استفاده از پارامترهای مربوط به اندازهگیری ارزش طول عمر مشتریان، رابطه ریاضی خاصی برای سنجش و محاسبه CLV ارائه شد. مشتریان در این پژوهش، با حجم نمونه 10هزار نفر بر اساس مؤلفههایی مانند نرخ ماندگاری، نرخ ریزش، تورم و میانگین موجودی، در شش دسته با عناوین مشتریان طلایی، مشتریان با سودآوری مناسب، مشتریان با سودآوری متوسط، مشتریان با سودآوری کمابیش متوسط، مشتریان با ارزش پایین و کمارزشترین مشتریان بخشبندی شدند. تقسیمبندی بازار بر اساس ارزش طول عمر مشتری در یکی از بانکهای خصوصی، مهمترین نوآوری این پژوهش و مکمل پژوهشهای گذشته در این بازاریابی بانکی است. در این مقاله، به مدیران بانک دیدگاهی ارائه شده است تا بتوانند مشتریان سودآور را شناسایی کنند؛ زیرا خدمات و محصولاتی که در بانکها ارائه میشود، باید بر درک بهتر مشتریان مبتنی باشد.
محمد نوروزی؛ مهدیه اسفندیارپور؛ رحیم شهسوارپور
چکیده
در اقتصاد هر کشور، نقش بانکها متناسب با ساختار اقتصادی آن نظام تعیین میشود و چون اقتصاد ایران پولمحور و بهاصطلاحی بانکمدار است، اهمیت بانکها در اقتصاد ایران بسیار متفاوت است. بانکها باید برای پاسخگویی به مأموریت شرکتی، از یکسو و مسئولیت اجتماعی و از سوی دیگر با تغییر ترکیب داراییهای خود، این نقش را مؤثرتر کنند. امروزه ...
بیشتر
در اقتصاد هر کشور، نقش بانکها متناسب با ساختار اقتصادی آن نظام تعیین میشود و چون اقتصاد ایران پولمحور و بهاصطلاحی بانکمدار است، اهمیت بانکها در اقتصاد ایران بسیار متفاوت است. بانکها باید برای پاسخگویی به مأموریت شرکتی، از یکسو و مسئولیت اجتماعی و از سوی دیگر با تغییر ترکیب داراییهای خود، این نقش را مؤثرتر کنند. امروزه یکی از مشکلات اساسی بانکها، میزان مطالبات غیرجاری آنهاست. نسبت مطالبات غیرجاری به تسهیلات اعطایی در نظام بانکی، معیاری است که از آن برای سنجش سلامت بانک استفاده میشود. مطالبات غیرجاری بانکها، میتواند منشأ بسیاری از بحـرانهای مالی و پولی در دنیا باشد و برای بانکها، بخشهای مختلف اقتصادی و در ابعاد وسیعتـر، بـرای مـردم هـر کشـوری آثار سوء بسیاری ایجاد کند. بیتردید در سالهای اخیر، مسئله مطالبات غیرجاری، موضوعی است که برای نظـام بـانکی، بـه مسئلهای حاد تبدیل شده و بروز این بحران در نظام مالی، میتواند برای خروج پسانـداز سـپردهگـذاران از بانکها و در نتیجه، ورشکستگی آنها مؤثر واقع شود. از این رو، دستاندرکاران نظام بانکی، بهدنبـال حل این معضل هستند. در این راستا، نخستین گـام بـرای رفـع چنین مشکلی، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر افزایش مطالبات غیرجاری و رتبهبندی این عوامل است. از این رو، هدف این پژوهش، شناسایی و رتبهبندی عوامل اثرگذار بر افزایش مطالبات غیرجاری بانکهای دولتی، بانکهای مشمول اصل 44 و بانکهای خصوصی در ایران بهطور تجربی است.
دکتر غلامحسن تقی نتاج؛ دکتر جمال بحری ثالث؛ قدرت قادری
دوره 4، بهار ، تیر 1397، ، صفحه 151-127
چکیده
کاهش شدید سود هر سهم و قیمت سهام بانکها، اخیراً موجب ناکامی مدیران شرکتهای سرمایهپذیر و سرمایهگذار در این حوزه شده است. لذا این تحقیق درصدد پاسخ به این سوال است که آیا تقویت سازوکارهای حاکمیت شرکتی، باعث افزایش اثربخشی عملکرد مالی بانکها میشود یا خیر. نظام راهبری شرکتی در تلاش است با ابزارهایی که در اختیار دارد، حقوق ذینفعان ...
بیشتر
کاهش شدید سود هر سهم و قیمت سهام بانکها، اخیراً موجب ناکامی مدیران شرکتهای سرمایهپذیر و سرمایهگذار در این حوزه شده است. لذا این تحقیق درصدد پاسخ به این سوال است که آیا تقویت سازوکارهای حاکمیت شرکتی، باعث افزایش اثربخشی عملکرد مالی بانکها میشود یا خیر. نظام راهبری شرکتی در تلاش است با ابزارهایی که در اختیار دارد، حقوق ذینفعان را حفظ نماید و ارزش شرکتها را بیشینه کند. هدف اصلی تحقیق حاضر ارزیابی و محاسبه میزان تأثیر سازوکارهای حاکمیت شرکتی بر عملکرد نظام بانکی با تأکید بر نقش تعدیلکنندگی کیفیت افشاء میباشد. برای رسیدن به این هدف، از مدلهای رگرسیونی با دادههای ترکیبی برای دوره زمانی 1389 تا 1395 و همچنین از کلیه بانکهای خصوصی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بهعنوان نمونه آماری، استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای تحقیق نشان میدهد که کیفیت حاکمیت شرکتی بر عملکرد مالی تأثیر مثبت و معنیداری دارد، ولی کیفیت افشاء تأثیر معنیداری بر تعامل بین کیفیت حاکمیت شرکتی و عملکرد مالی بانکها ندارد.